در زمینه فقه/ اسرار حج/ منزل دوم

قربانى سنّتى است كه تنها از تقوا پيشگان پذيرفته مى‏شود؛

«اِذْ قَرَّبا قُرْباناً فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِما وَ لَمْ يُتَقَبَّلْ مِنَ الْآخَرِ» [1]

«هنگامى كه هر كدام (هابيل و قابيل) عملى براى تقرب (به پروردگار) انجام دادند، پس از يكى پذيرفته شد و از ديگرى پذيرفته نشد.»

و آن رمز گذشت و فداكارى در راه محبوب و رمز محبّت و عشـق است؛ چـرا كـه بـه گاهِ قربـانى نمودن، حـاجی ِسالك حنجره‌ی هواى خويش و طمعش به مردمان را پاره مى‏كند؛

«وَ اذْبَحْ حَنْجَرَتَىِ الْهَوى وَ الطَّمَعِ عِنْدَ الذَّبيحَة» [2]

قربانى در منا زنده كردن خاطره‌ی بزرگ حضرت ابراهيم و حضرت اسماعيل«سلام الله علیه» نيز هست، آنگاه كه از سوى محبوب خطاب به ابراهيم«سلام الله علیه» امر آمد كه جوانت را در منا ذبح كن و آن حضرت امر محبوب را به فرزندش اسماعيل«سلام الله علیه»‏ گوشزد كرد و او با كمال رغبت پذيرفت؛

«يَا اَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ» [3]

«پدرم! هر چه دستور دارى اجرا كن.»

و هر دو با كمال شوق و عشق، تا سر حدّ ذبح جلو رفتند، و آنگاه از سوى محبوب ندا آمد كه از امتحان پيروز به در آمديد؛

« قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْيا» [4]

«آنچه را در خواب مأموريت يافتى، انجام دادى.»

 

 

پی نوشت ها:

[1]. مائده/27

[2]. مصباح الشريعه، باب 22

[3]. صافات/102

[4]. صافات/105